انواع مدل های هدف گذاری - انوع روش های هدف گذاری

انواع مدل های هدف گذاری: 🔍 بررسی 7 روش طلایی + راهنمای انتخاب

🕓 آخرین به‌روزرسانی: 21 شهریور 1404

آنچه در این مقاله خواهیم خواند: (با کلیک روی هر عنوان، به آن قسمت از مقاله منقل خواهید شد.)

قبل از این که انواع مدل های هدف گذاری را بشناسیم، بهتر است کمی با مفهوم هدف گذاری آشنا شویم. هدف‌ گذاری به فرآیند تعریف و تعیین اهداف مشخص و قابل دستیابی گفته می‌شود که به شما کمک می‌کند تا مسیر و جهت فعالیت‌های خود را در زندگی یا کار روشن کنید.

هدف گذاری شامل شناسایی اهداف، تعیین معیارهای موفقیت و ایجاد برنامه‌های عملی برای دستیابی به آن‌هاست. هدف‌گذاری به شما اجازه می‌دهد تا به طور متمرکز و منظم به سوی دستیابی به نتایج مطلوب حرکت کنید و انگیزه لازم برای ادامه دادن را در خود ایجاد کنید.

انواع مدل های هدف گذاری

بهترین روش های هدف گذاری کدامند؟

 1. مدل هدف گذاری SMART

مدل هدف گذاری SMART

❌ راستش، مقاله کافی نیست!
تا ویدیوی کوتاه زیر پیرامون اهداف «اسمارت» رو نبینی، احتمالاً این نکات رو فراموش می‌کنی!

 

اولین مدل از انواع مدل های هدف گذاری، روش هدف گذاری اسمارت است. مدل هدف گذاری SMART یکی از محبوب‌ترین و پرکاربردترین روش‌های هدف‌گذاری است که به شما کمک می‌کند اهداف خود را به‌صورت دقیق و قابل‌ اندازه‌گیری تعیین کنید. SMART مخفف پنج ویژگی اصلی است که باید در هر هدفی وجود داشته باشد:

1. مشخص (Specific)

هدف شما باید کاملاً واضح و دقیق باشد، به‌طوری‌که هیچ‌گونه ابهامی در آن وجود نداشته باشد. وقتی هدف شما مشخص باشد، دقیقاً می‌دانید که به دنبال چه چیزی هستید و چه اقداماتی باید انجام دهید.

  • مثال: به‌جای گفتن «می‌خواهم سالم‌تر شوم»، هدف خود را این‌گونه مشخص کنید: «می‌خواهم روزانه 30 دقیقه پیاده‌روی کنم.»
2. قابل اندازه‌گیری (Measurable)

هدف شما باید به‌گونه‌ای باشد که بتوانید پیشرفت خود را به‌صورت «کمی» (یعنی با اعداد و ارقام) اندازه‌گیری کنید. این ویژگی به شما کمک می‌کند تا بدانید چه زمانی به هدف خود نزدیک‌تر شده‌اید و چه زمانی به آن دست یافته‌اید.

  • مثال: اگر هدف شما کاهش وزن است، بگویید «می‌خواهم 5 کیلوگرم وزن کم کنم.» این هدف قابل اندازه‌گیری است؛ زیرا می‌توانید وزن خود را هر هفته اندازه‌گیری کنید و میزان پیشرفت را ببینید.
3. دست‌یافتنی (Achievable)

هدف شما باید واقع‌بینانه و در چارچوب منابع و توانایی‌های شما باشد. انتخاب اهداف غیرقابل‌دستیابی می‌تواند منجر به ناامیدی و رهاکردن هدف شود.

  • مثال: اگر شما تازه‌کار هستید، هدف «دویدن یک ماراتن در یک ماه» شاید غیرواقعی باشد. به‌جای آن، شاید بهتر باشد هدف «دویدن 5 کیلومتر در دو ماه» را تعیین کنید.
4. مرتبط (Relevant)

هدف باید با اولویت‌ها و ارزش‌های شما همخوانی داشته باشد. اگر هدف شما مرتبط با اهداف کلی زندگی یا کارتان نباشد، انگیزه شما برای پیگیری آن کم خواهد شد.

  • مثال: اگر هدف کلی شما بهبود سلامت است، هدف «ترک سیگار» می‌تواند مرتبط و مهم باشد.
5. محدود به زمان (Time-bound)

هدف شما باید دارای محدودیت زمانی باشد. این ویژگی به شما انگیزه می‌دهد تا در چارچوب زمانی مشخصی برای دستیابی به هدف خود تلاش کنید.

  • مثال: بگویید «می‌خواهم تا پایان ماه آینده 5 کیلوگرم وزن کم کنم.» این هدف محدود به زمان است و به شما کمک می‌کند تا برای دستیابی به آن برنامه‌ریزی کنید.
مثالی کاربردی از روش هدف گذاری SMART

فرض کنید هدف شما این است که عملکرد تیم فروش خود را بهبود بخشید. شما می‌توانید هدف خود را به‌صورت SMART این‌گونه تعریف کنید:

  • مشخص: می‌خواهم عملکرد تیم فروش را افزایش دهم.
  • قابل اندازه‌گیری: افزایش فروش تیم به 20 درصد در طی سه ماه.
  • دست‌یافتنی: با ارائه آموزش‌های جدید به تیم و به‌کارگیری ابزارهای پیشرفته، این هدف قابل دستیابی است.
  • مرتبط: این هدف با استراتژی کلی شرکت برای افزایش درآمد همخوانی دارد.
  • محدود به زمان: هدف باید تا پایان سه ماهه آینده محقق شود.

هدف گذاری در 60 دقیقه

🎁 هدیه ما به شما: دوره رایگان «هدف‌گذاری در 60 دقیقه»:
🔥 تا اینجا که اومدی یعنی هدفت برات مهمه؛ پس بذار یه پیشنهاد ردنشدنی بدم:
یه مینی‌دوره آموزشی علمی (و نه انگیزشی) که کمکت میکنه در کمتر از 60 دقیقه احتمال رسیدن به اهدافت رو دوبرابر کنی! همین الان روی دکمه زیر کلیک کن: 👇

 


مزایای مدل هدف گذاری SMART
1. وضوح در هدف‌گذاری

به دلیل ویژگی‌های مشخص و قابل اندازه‌گیری، شما دقیقاً می‌دانید که به دنبال چه چیزی هستید.

2. پیگیری پیشرفت

به‌دلیل قابل اندازه‌گیری بودن اهداف، می‌توانید پیشرفت خود را به‌طور دقیق دنبال کنید.

3. افزایش تمرکز

با تعیین هدف‌های دست‌یافتنی و مرتبط، تمرکز شما بر روی موارد مهم بیشتر می‌شود.

4. ایجاد انگیزه

داشتن محدودیت زمانی باعث می‌شود تا انگیزه بیشتری برای دستیابی به هدف خود داشته باشید.

معایب مدل هدف گذاری SMART
1. محدودیت در خلاقیت

برخی افراد معتقدند که مدل SMART، در مقایسه با انواع مدل های هدف گذاری، ممکن است خلاقیت را محدود کند، زیرا اهداف باید دقیق و مشخص باشند.

2. ناتوانی در مقابله با تغییرات

اگر شرایط تغییر کند، ممکن است نیاز به بازنگری هدف داشته باشید که در روش هدف گذاری SMART به‌خوبی پیش‌بینی نشده است.

3. تمرکز بر کوتاه‌مدت

مدل هدف گذاری SMART از میان انواع مدل های هدف گذاری، معمولاً برای اهداف کوتاه‌مدت مناسب‌تر است و ممکن است برای اهداف بلندمدت محدودکننده باشد.

باید توجه داشته باشید که هر روش هدف‌گذاری دارای مزایا و معایب خود است و انتخاب مدل مناسب بستگی به نیازها و شرایط خاص شما دارد.

 

🧠 عمیق‌تر شوید:
توصیه می‌کنیم که حتما مقاله «هدف گذاری به روش اسمارت» که مرتبط به همین موضوع است را مطالعه کنید.

2. مدل هدف گذاری OKR

مدل هدف گذاری OKR

مدل دوم از انواع مدل های هدف گذاری که به آن می‌پردازیم، مدل هدف گذاری OKR یا  Objectives and Key Results است. این مدل یکی از روش‌ های هدف‌ گذاری است که توسط شرکت‌های بزرگی مانند گوگل و اینتل مورد استفاده قرار گرفته و به‌عنوان ابزاری برای دستیابی به نتایج کلیدی در سازمان‌ها شناخته می‌شود.

مدل هدف گذاری OKR به هدف‌گذاری در دو سطح اصلی تمرکز دارد: اهداف (Objectives) و نتایج کلیدی (Key Results). هدف در این مدل چیزی است که شما می‌خواهید به آن دست یابید، و نتایج کلیدی معیارهایی هستند که پیشرفت شما را در رسیدن به آن هدف اندازه‌گیری می‌کنند.

1. اهداف (Objectives)

اهداف در روش هدف گذاری OKR به نسبت انواع مدل های هدف گذاری، باید جاه‌طلبانه، الهام‌بخش و مشخص باشند. این اهداف باید به‌طور واضح تعیین کنند که شما چه چیزی می‌خواهید به دست آورید. اهداف معمولاً کوتاه‌مدت هستند و برای یک دوره زمانی خاص، مانند سه‌ماهه تا یک ساله، تعریف می‌شوند.

  • مثال: «افزایش رضایت مشتریان با رسیدن به میانگین امتیاز 4.8 از 5 تا 6 ماه آینده» یک هدف مشخص و الهام‌بخش است.
2. نتایج کلیدی (Key Results)

نتایج کلیدی معیارهایی هستند که نشان می‌دهند چقدر به هدف خود نزدیک شده‌اید. این نتایج باید قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی و مشخص باشند. هر هدف می‌تواند چندین نتیجه کلیدی داشته باشد که به‌صورت کمی پیشرفت شما را ارزیابی می‌کنند.

  • مثال: برای هدف «افزایش رضایت مشتریان»، نتایج کلیدی می‌تواند شامل موارد زیر باشد:
    • افزایش امتیاز رضایت مشتریان از 4 به 4.8 تا پایان سه‌ماهه دوم.
    • کاهش نرخ بازگشت کالاها به زیر 5 درصد.
    • افزایش تعداد نظرات مثبت مشتریان به 1000 مورد.
مثال کاربردی از مدل OKR

فرض کنید شما مدیر یک تیم فروش هستید و می‌خواهید عملکرد فروش را بهبود بخشید. هدف شما می‌تواند این باشد:

  • هدف: افزایش فروش شرکت در منطقه A.
  • نتایج کلیدی:
    • افزایش درآمد فروش به 1 میلیون دلار تا پایان سال.
    • افزایش تعداد مشتریان جدید به 50 نفر در هر ماه.
    • کاهش زمان بستن قراردادها از 3 ماه به 1.5 ماه.
مزایای روش هدف گذاری OKR

مزایای روش هدف گذاری OKR

1. شفافیت و هم‌سویی

مدل OKR به‌طور شفاف تعیین می‌کند که چه اهدافی باید دنبال شوند و چگونه می‌توان به آنها دست یافت. این امر باعث هم‌سویی بهتر بین اعضای تیم و سازمان می‌شود.

2. تمرکز بر نتایج

نتایج کلیدی به‌طور دقیق مشخص می‌کنند که چه چیزی باید محقق شود و این باعث افزایش تمرکز بر نتایج مهم می‌شود.

3. افزایش انگیزه

اهداف جاه‌طلبانه و الهام‌بخش باعث افزایش انگیزه و خلاقیت در تیم می‌شود.

4. قابلیت تطبیق

مدل OKR به‌راحتی قابل تطبیق با نیازها و شرایط مختلف است و می‌تواند برای هر سطح از سازمان یا پروژه‌ها مورد استفاده قرار گیرد.

معایب روش هدف گذاری OKR
1. پیچیدگی در تعیین نتایج کلیدی

تعیین نتایج کلیدی که هم قابل اندازه‌گیری و هم دست‌یافتنی باشند، ممکن است پیچیده و چالش‌برانگیز باشد.

2. فشار زیاد بر تیم

تعیین اهداف جاه‌طلبانه می‌تواند فشار زیادی بر تیم ایجاد کند و در صورت عدم دستیابی به اهداف، ممکن است منجر به ناامیدی شود.

3. نیاز به پیگیری مستمر

برای اطمینان از موفقیت در مدل OKR، نیاز به پیگیری و ارزیابی مستمر وجود دارد که ممکن است زمان‌بر باشد.

این مدل از میان انواع مدل های هدف گذاری، برای سازمان‌ها و تیم‌هایی که به دنبال افزایش بهره‌وری و دستیابی به نتایج مشخص هستند، بسیار مناسب است. با این حال، باید توجه داشت که این مدل نیاز به پیگیری و ارزیابی مداوم دارد و تعیین نتایج کلیدی مناسب می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

 

🧠 عمیق‌تر شوید:
توصیه می‌کنیم که حتما مقاله «هدف‌گذاری با روش OKR» که مرتبط به همین موضوع است را مطالعه کنید.

3. مدل هدف گذاری BHAG 

مدل هدف گذاری BHAG 

روش سوم هدف گذاری که می‌خواهیم در انواع مدل های هدف گذاری به آن بپردازیم، مدل هدف گذاری BHAG یا Big Hairy Audacious Goals است. این مدل هدف گذاری، توسط جیم کالینز و جری پوراس در کتاب مشهور «ساخته شده برای ماندگاری» (Built to Last) معرفی شد و به‌طور خاص برای هدف‌گذاری‌های بلندمدت و جاه‌طلبانه طراحی شده است.

مدل BHAG در مقایسه با انواع مدل های هدف گذاری، بر تعیین اهداف بزرگ، جسورانه و چالش‌برانگیز تمرکز دارد که ممکن است در ابتدا غیرممکن به نظر برسند. این اهداف برای ایجاد تحول و تغییرات بزرگ در سازمان‌ها و افراد طراحی شده‌اند و معمولاً به‌گونه‌ای هستند که در طولانی‌مدت (معمولاً 10 تا 30 سال) قابل دستیابی باشند.

ویژگی‌های اصلی روش هدف گذاری BHAG
1. بزرگ (Big)

اهداف BHAG باید به‌قدری بزرگ باشند که بتوانند تأثیر قابل‌توجهی بر سازمان یا زندگی فرد بگذارند.

2. جسورانه (Hairy)

این اهداف باید جسورانه و چالش‌برانگیز باشند تا انگیزه لازم برای تلاش و پشتکار را ایجاد کنند.

3. شجاعانه (Audacious)

این اهداف باید فراتر از اهداف معمولی باشد و نیاز به جسارت و شجاعت برای دستیابی داشته باشد.

مثال‌های ملموس از روش هدف گذاری BHAG
1. ناسا و هدف سفر به ماه

در سال 1961، رئیس‌جمهور آمریکا، جان اف. کندی، هدفی بسیار بزرگ و جسورانه برای ناسا تعیین کرد: «فرستادن یک انسان به ماه و بازگرداندن او به سلامت تا پایان دهه.»

این هدف در ابتدا بسیار چالش‌برانگیز و دور از دسترس به نظر می‌رسید، اما در نهایت در سال 1969 با موفقیت ماموریت آپولو 11 محقق شد.

2. شرکت آمازون و تبدیل شدن به بزرگ‌ترین خرده‌فروشی آنلاین

در سال‌های ابتدایی تأسیس، آمازون یک هدف BHAG برای خود تعیین کرد: «تبدیل شدن به بزرگ‌ترین فروشگاه اینترنتی جهان.» این هدف به‌نظر جسورانه و حتی غیر واقعی می‌آمد؛ اما امروز آمازون به یکی از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین شرکت‌های خرده‌فروشی آنلاین در جهان تبدیل شده است.

3. هدف شخصی

فرض کنید یک دانشجوی دکتری هستید و می‌خواهید هدفی BHAG برای خود تعیین کنید. می‌توانید بگویید: «می‌خواهم در طی 20 سال آینده، یکی از تأثیرگذارترین متخصصان حوزه خود در سطح جهانی باشم.» این هدف جسورانه است و نیاز به تلاش، تحقیق، و توسعه مستمر دارد.


کتاب 5 راز با 100درصد تخفیف

🎁 هدیه دوم ما به شما: نسخه فیزیکی کتاب «5 راز انسان‌های فوق موفق با 100% تخفیف!
📘 اگه دنبال یه نقشه جمع‌وجور و واقعی برای رسیدن به هدف‌هات هستی، کتاب «۵ راز انسان‌های فوق‌موفق» یه شروع بی‌نقصه!
نسخه چاپی این کتاب رو با ۱۰۰٪ تخفیف (فقط هزینه پست) دریافت کن و با ذهنیت آدم‌هایی آشنا شو که هدف رو به نتیجه تبدیل کردن. همین الان روی دکمه زیر کلیک کن: 👇

 


مزایای مدل هدف گذاری BHAG

مزایای مدل هدف گذاری BHAG

1. ایجاد انگیزه و الهام

اهداف بزرگ و چالش‌برانگیز می‌توانند الهام‌بخش باشند و افراد و سازمان‌ها را به تلاش بیشتر وادار کنند.

2. رشد و تحول

BHAG معمولاً نیاز به تغییرات اساسی و رشد مستمر دارند که می‌تواند به پیشرفت‌های چشم‌گیر منجر شود.

3. هم‌سویی استراتژیک

داشتن یک هدف بزرگ و واحد می‌تواند به هم‌سویی استراتژیک اعضای تیم یا سازمان کمک کند؛ زیرا همه برای رسیدن به یک هدف بزرگ مشترک تلاش می‌کنند.

معایب مدل هدف گذاری BHAG
1. خطر شکست

به دلیل بزرگی و جسورانه بودن اهداف BHAG به نسبت انواع مدل های هدف گذاری، همیشه این خطر وجود دارد که نتوان به آنها دست یافت که ممکن است منجر به ناامیدی شود.

2. نیاز به منابع زیاد

دستیابی به اهداف BHAG معمولاً نیازمند منابع مالی، انسانی و زمانی بسیار زیادی است که ممکن است برای همه افراد یا سازمان‌ها قابل‌دستیابی نباشد.

3. زمان‌بر بودن

اهداف BHAG معمولاً طولانی‌مدت هستند و نیاز به صبر و پشتکار فراوان دارند. بنابراین، ممکن است افراد یا سازمان‌ها نتوانند فوراً نتیجه ببینند و این موضوع می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

مدل BHAG از میان انواع مدل های هدف گذاری، برای کسانی مناسب است که به دنبال دستاوردهای بزرگ و تأثیرگذار در بلندمدت هستند؛ اما باید توجه داشت که این اهداف نیازمند تلاش، منابع و پشتکار فراوان هستند و همیشه خطر شکست نیز وجود دارد.

4. مدل هدف گذاری WOOP 

مدل هدف گذاری WOOP 

روش چهارم از انواع روش های هدف گذاری که به آن می‌پردازیم، مدل هدف گذاری WOOP یا Wish, Outcome Obstacle, Plan است (که شخصا به آن علاقه زیادی دارم).

این مدل که توسط روان‌شناس مشهور، گابریل اوتینگن (Gabriele Oettingen)، توسعه یافته، روشی قدرتمند برای تبدیل آرزوها به اهداف واقعی و دست‌یافتنی است. مدل WOOP در مقایسه با انواع مدل های هدف گذاری، به شما کمک می‌کند تا با تمرکز بر موانع احتمالی و برنامه‌ریزی دقیق، به اهداف خود دست پیدا کنید.

مدل WOOP شامل چهار مرحله اصلی است که به ترتیب شامل آرزو (Wish)، نتیجه (Outcome)، مانع (Obstacle) و برنامه (Plan) می‌شود.

این مدل به شما کمک می‌کند تا با بررسی موانع و چالش‌های پیش‌رو، برنامه‌ای واقع‌بینانه برای دستیابی به اهداف خود تدوین کنید.

1. آرزو (Wish)

در این مرحله، شما ابتدا باید آرزوی خود را به‌طور دقیق مشخص کنید. این آرزو باید چیزی باشد که برایتان اهمیت دارد و به آن تمایل دارید. آرزو در مدل WOOP می‌تواند هدفی بزرگ یا حتی یک هدف کوتاه‌مدت باشد، اما باید واقع‌بینانه و قابل دستیابی باشد.

  • مثال: «می‌خواهم یک ساعت در روز برای مطالعه کتاب‌های مرتبط با شغلم وقت بگذارم.»
2. نتیجه (Outcome)

در این مرحله، شما باید نتیجه مثبتی که با تحقق آرزوی خود به دست می‌آورید، تصور کنید. این نتیجه باید به‌طور واضح و ملموس باشد و انگیزه لازم را برای ادامه راه فراهم کند.

  • مثال: «افزایش دانش حرفه‌ای و بهبود عملکرد شغلی از طریق مطالعه مداوم.»
3. مانع (Obstacle)

در این مرحله، شما باید موانع و چالش‌های احتمالی که ممکن است در راه دستیابی به آرزویتان با آنها مواجه شوید، شناسایی کنید. این موانع می‌توانند داخلی (مانند عادات بد) یا خارجی (مانند محدودیت‌های زمانی) باشند.

  • مثال: احتمالا شما هم قبول داشته باشید که خستگی بعد از کار و وسوسه استفاده از شبکه‌های اجتماعی می‌تواند مانعی برای مطالعه روزانه باشد.
4. برنامه (Plan)

در این مرحله، شما باید برای غلبه بر هر مانع، یک برنامه دقیق و قابل اجرا تدوین کنید. این برنامه باید شامل اقداماتی باشد که در صورت مواجهه با هر مانع، انجام می‌دهید تا به مسیر خود بازگردید.

  • مثال: اگر بعد از کار احساس خستگی کردم، به مدت 10 دقیقه استراحت می‌کنم و سپس به جای چک کردن شبکه‌های اجتماعی، یک فصل از کتابم را می‌خوانم.
مثال کاربردی از مدل WOOP

فرض کنید که شما یک دانشجو هستید و می‌خواهید در پایان ترم نمره بالایی در یک درس خاص بگیرید. در اینجا می‌توان از مدل WOOP از بین انواع مدل های هدف گذاری، به این شکل استفاده کرد:

  • آرزو: می‌خواهم در امتحان پایان ترم درس ریاضی نمره بالای 18 بگیرم.
  • نتیجه: احساس رضایت و موفقیت، به همراه تقویت رزومه تحصیلی برای مقاطع بعدی.
  • مانع: احتمالا شما هم قبول داشته باشید که کمبود وقت برای مطالعه و وسوسه انجام کارهای دیگر به‌جای درس خواندن، می‌تواند مانعی برای موفقیت در امتحان باشد.
  • برنامه: اگر وسوسه شدم به‌جای درس خواندن وقت خود را صرف کارهای دیگر کنم، به خودم یادآوری می‌کنم که هدفم چیست و سپس به مطالعه ادامه می‌دهم.
مزایای مدل هدف گذاری WOOP

مزایای مدل هدف گذاری WOOP

1. واقع‌بینی

مدل WOOP به شما کمک می‌کند تا با شناسایی موانع احتمالی، برنامه‌ای واقع‌بینانه و قابل اجرا برای دستیابی به اهداف خود داشته باشید.

2. تمرکز بر حل مشکل

این مدل شما را تشویق می‌کند که به‌جای نادیده گرفتن موانع، برای آنها برنامه‌ریزی کنید و از پیش آماده باشید.

3. انعطاف‌پذیری

WOOP به شما این امکان را می‌دهد که در صورت مواجهه با موانع، به‌سرعت و با انعطاف به مسیر اصلی خود بازگردید.

معایب مدل هدف گذاری WOOP
1. نیاز به خودآگاهی

موفقیت در مدل WOOP نسبت به انواع مدل های هدف گذاری، نیازمند خودآگاهی بالا و توانایی شناسایی دقیق موانع است که ممکن است برای همه آسان نباشد.

2. چالش در برنامه‌ریزی

تدوین برنامه‌های دقیق برای مقابله با موانع نیاز به تفکر عمیق و پیش‌بینی مشکلات دارد که ممکن است برای برخی چالش‌برانگیز باشد.

3. تمرکز زیاد بر موانع

برخی افراد ممکن است بیش از حد بر موانع تمرکز کنند و این می‌تواند به کاهش انگیزه و افزایش نگرانی منجر شود.

روش هدف گذاری WOOP از بین انواع مدل های هدف گذاری، به‌ویژه برای افرادی که با چالش‌های روزانه مواجه هستند و به دنبال روشی برای مدیریت بهتر اهداف خود هستند، بسیار مفید است.


کوییز هدف گذاری

🧠 چقدر هدف‌ گذاری بلدید؟!
فکر می‌کنی روی هدف‌گذاری مسلطی؟ خب… بیا اثباتش کن! 😎 با کوییز آنلاین و رایگان هدف‌گذاری: 👇

 


5. مدل هدف گذاری HARD 

مدل هدف گذاری HARD 

مدل پنجم هدف گذاری که می‌خواهیم در انواع مدل های هدف گذاری بررسی کنیم، مدل HARD یا Heartfelt, Animated, Required, Difficult است.

این مدل که توسط مارک مورفی (Mark Murphy) معرفی شده است، بر ایجاد اهدافی تاکید دارد که به‌شدت برای فرد یا سازمان مهم و با اهمیت هستند و انگیزه لازم برای دستیابی به آنها را فراهم می‌کنند.

مدل HARD در مقایسه با انواع مدل های هدف گذاری، به‌ویژه برای اهدافی مناسب است که نیاز به انگیزه عمیق و تعهد طولانی‌مدت دارند.

مدل HARD شامل چهار ویژگی اصلی است که به شما کمک می‌کند اهدافی با انگیزه و تعهد بالا تعیین کنید:

Heartfelt (از صمیم قلب):

هدف باید به‌گونه‌ای باشد که از صمیم قلب به آن اهمیت بدهید و احساسات عمیقی نسبت به آن داشته باشید.

Animated (پرجنب‌وجوش):

هدف باید به‌قدری واضح و زنده باشد که به شما انگیزه بدهد تا برای دستیابی به آن تلاش کنید.

Required (ضروری):

هدف باید ضروری و الزامی باشد؛ یعنی چیزی که بدون دستیابی به آن، احساس نقص یا کمبود کنید.

Difficult (چالش‌برانگیز):

هدف باید به‌اندازه کافی چالش‌برانگیز باشد تا شما را به تلاش بیشتر وادار کند.

مثال‌هایی ملموس از بخش‌های مختلف مدل هدف گذاری HARD
Heartfelt (از صمیم قلب):

فرض کنید یک پزشک هستید و هدف شما این است که در یک منطقه محروم خدمات پزشکی ارائه دهید. این هدف برای شما از صمیم قلب اهمیت دارد؛ زیرا به بهبود سلامت افراد نیازمند کمک می‌کند و شما احساس رضایت عمیقی از این کار دارید.

Animated (پرجنب‌وجوش):

شما می‌خواهید یک کتاب در حوزه تخصصی خود بنویسید. این هدف به‌قدری واضح و زنده در ذهن شما است که می‌توانید نتیجه نهایی، یعنی کتاب چاپ‌شده را در کتاب‌فروشی‌ها تصور کنید. این تصویر ذهنی به شما انگیزه لازم برای شروع و تکمیل نوشتن کتاب را می‌دهد.

Required (ضروری):

یک کارآفرین هستید و هدف شما راه‌اندازی یک استارتاپ موفق است. این هدف برای شما ضروری است زیرا بدون دستیابی به آن، حس می‌کنید که توانایی‌های خود را به‌طور کامل به کار نگرفته‌اید و فرصتی بزرگ را از دست داده‌اید.

Difficult (چالش‌برانگیز):

شما قصد دارید در یک رقابت بین‌المللی علمی شرکت کنید و برنده شوید. این هدف به‌طور طبیعی چالش‌برانگیز است و نیاز به مطالعه، تحقیق و تمرین فراوان دارد، اما همین چالش‌ها شما را به تلاش بیشتر وادار می‌کند.

مزایای مدل هدف گذاری HARD

مزایای مدل هدف گذاری HARD

1. ایجاد انگیزه عمیق

به دلیل تاکید بر اهمیت قلبی و عاطفی هدف، مدل HARD می‌تواند انگیزه قوی‌تری نسبت به انواع مدل های هدف گذاری دیگر ایجاد کند.

2. تمرکز بر اهداف معنادار

این مدل به شما کمک می‌کند تا بر اهدافی تمرکز کنید که واقعاً برای شما معنادار هستند و از اهمیت بالایی برخوردارند.

3. افزایش تعهد

به دلیل ترکیب نیاز و چالش، اهداف HARD می‌توانند تعهد شما را برای دستیابی به آنها تقویت کنند.

معایب مدل هدف گذاری HARD
1. احتمال استرس زیاد

به دلیل چالش‌برانگیز بودن اهداف، ممکن است فشار و استرس زیادی برای دستیابی به آنها احساس کنید.

2. نیاز به تعهد طولانی‌مدت

اهداف HARD به نسبت انواع مدل های هدف گذاری، معمولاً نیاز به تعهد طولانی‌مدت دارند و ممکن است افراد در طول زمان انگیزه اولیه خود را از دست بدهند.

3. وابستگی به انگیزه عاطفی

اگر انگیزه عاطفی شما برای یک هدف کاهش یابد، ممکن است ادامه راه دشوار شود و به تعویق افتادن یا رها شدن هدف بینجامد.

مثالی کاربردی از روش هدف گذاری HARD

فرض کنید که شما یک معلم هستید و هدف شما این است که هر سال حداقل 10 دانش‌آموز را برای قبولی در یک آزمون مهم آماده کنید.

Heartfelt: این هدف برای شما از صمیم قلب اهمیت دارد؛ زیرا شما به موفقیت دانش‌آموزانتان افتخار می‌کنید و می‌خواهید تاثیر مثبتی بر زندگی آنها داشته باشید.

Animated: شما می‌توانید روزی را تصور کنید که دانش‌آموزانتان نتایج موفقیت‌آمیز خود را اعلام می‌کنند و از شما تشکر می‌کنند. این تصویر شما را پر از انرژی و انگیزه می‌کند.

Required: شما این هدف را ضروری می‌دانید؛ زیرا بدون دستیابی به آن، حس می‌کنید که به وظیفه خود به‌عنوان یک معلم عمل نکرده‌اید.

Difficult: آماده‌سازی 10 دانش‌آموز برای قبولی در آزمون بسیار چالش‌برانگیز است و نیاز به زمان، انرژی و برنامه‌ریزی دقیق دارد، اما شما آماده‌اید این چالش را بپذیرید.

مدل هدف گذاری HARD از بین انواع مدل های هدف گذاری، برای کسانی مناسب است که به دنبال تعیین اهدافی هستند که هم معنادار و هم چالش‌برانگیز باشند و می‌خواهند تعهدی قوی برای رسیدن به آنها داشته باشند.


مشاوره هدف گذاری با علی مددی

🎯 به اهداف یک‌سال خود در 3 ماه دست یابید!
📘 🎯 اگه حس می‌کنی بین تو و رسیدن به هدف‌هات یه دیوار نامرئی هست، شاید فقط لازمه کسی همیشه کنارت باشه!
توی مشاوره VIP هدف‌گذاری، من بهت کمک می‌کنم از سردرگمی به شفافیت برسی و در چند ماه به کل اهداف یکسالت برسی؛ همین الان روی دکمه زیر کلیک کن: 👇

 


6. مدل هدف گذاری CLEAR 

مدل هدف گذاری CLEAR 

ششمین روش از انواع روش های هدف گذاری که به آن‌ها می‎‌پردازیم، مدل CLEAR یا Collaborative, Limited, Emotional, Appreciable Refinable است.

این مدل که توسط Adam Kreek توسعه یافته، بر ویژگی‌های کلیدی هدف‌گذاری تأکید دارد که شامل همکاری، محدودیت، احساسی بودن، قابلیت پذیرش و امکان تصحیح است.

مدل CLEAR در مقایسه با انواع مدل های هدف گذاری، به‌ویژه برای اهدافی که نیاز به همکاری تیمی و انعطاف‌پذیری دارند، بسیار مفید است.

مدل CLEAR شامل پنج ویژگی اصلی است که به شما کمک می‌کند اهدافی موثر و قابل دستیابی تعیین کنید:

Collaborative (همکاری):

هدف باید به‌گونه‌ای باشد که نیاز به همکاری و تعامل با دیگران داشته باشد. این ویژگی به شما کمک می‌کند تا با استفاده از توانمندی‌های تیمی به هدف خود دست یابید.

Limited (محدود):

هدف باید محدود و خاص باشد تا از پراکندگی و اهداف غیرواقعی جلوگیری کند. این ویژگی به شما کمک می‌کند تا تمرکز بیشتری بر روی اهداف خاص و معین داشته باشید.

Emotional (احساسی):

هدف باید احساسی باشد و به‌گونه‌ای باشد که احساسات و انگیزه‌های عمیق شما را برانگیزد. این ویژگی به شما کمک می‌کند تا با اشتیاق بیشتری به سمت هدف حرکت کنید.

Appreciable (قابل تقدیر):

هدف باید به‌گونه‌ای باشد که به راحتی بتوان پیشرفت‌های کوچک را ارزیابی کرد و این پیشرفت‌ها قابل تقدیر باشد. این ویژگی به شما کمک می‌کند تا انگیزه خود را از طریق مشاهده پیشرفت‌های کوچک حفظ کنید.

Refinable (قابل تصحیح):

هدف باید انعطاف‌پذیر باشد و امکان تصحیح و بهبود در طول مسیر را فراهم کند. این ویژگی به شما کمک می‌کند تا در صورت نیاز تغییرات لازم را اعمال کنید.

مثال‌هایی ملموس از بخش‌های مختلف مدل هدف گذاری CLEAR

Collaborative (همکاری): فرض کنید که شما مدیر یک پروژه هستید و هدف شما این است که یک محصول جدید را به بازار معرفی کنید. این هدف نیاز به همکاری نزدیک با تیم‌های مختلف از جمله تیم تحقیق و توسعه، تیم بازاریابی و تیم فروش دارد.

مثال: ما می‌خواهیم یک نرم‌افزار جدید را توسعه دهیم که برای موفقیت نیاز به همکاری مداوم با تیم‌های برنامه‌نویسی، طراحی و بازاریابی دارد.

Limited (محدود): هدف شما باید محدود و خاص باشد. به‌جای هدف کلی «افزایش فروش»، هدف خاص‌تر مانند «افزایش فروش 15 درصدی در فصل اول سال» می‌تواند بیشتر به شما کمک کند.

مثال: هدف ما این است که فروش محصولات جدید را در سه ماهه اول سال به میزان 15 درصد افزایش دهیم.

Emotional (احساسی): هدف باید احساسی و انگیزشی باشد. برای مثال، اگر هدف شما کمک به یک جامعهِ نیازمند است، این هدف باید به‌گونه‌ای باشد که احساسات عمیق شما را برانگیزد و انگیزه کافی برای پیگیری آن فراهم کند.

مثال: می‌خواهیم 500 بسته غذایی برای نیازمندان در منطقه خود تهیه کنیم و این کار باعث ایجاد حس رضایت و آرامش در ما می‌شود.

Appreciable (قابل تقدیر): هدف باید به‌گونه‌ای باشد که پیشرفت‌های کوچک قابل مشاهده و تقدیر باشند. برای مثال، اگر هدف شما یادگیری زبان جدید است، پیشرفت‌های کوچک مانند یادگیری هر هفته یک مجموعه جدید از واژگان می‌تواند قابل تقدیر باشد.

مثال: برای یادگیری زبان اسپانیایی، هر هفته 50 واژه جدید را یاد می‌گیریم و با مشاهده پیشرفت‌های کوچک در تسلط به زبان، انگیزه‌ام را حفظ می‌کنم.

Refinable (قابل تصحیح): هدف باید انعطاف‌پذیر باشد و امکان تصحیح و بهبود در طول مسیر را فراهم کند. اگر در مسیر دستیابی به هدف با مشکلاتی مواجه شدید، باید قادر باشید تغییرات لازم را اعمال کنید.

مثال: اگر در مسیر بهبود مهارت‌های ارائه خود با مشکلاتی مواجه شویم، می‌توانیم برنامه‌های آموزشی جدیدی را امتحان کنیم و رویکرد خود را بر اساس بازخوردها تصحیح کنیم.

مزایای روش هدف گذاری CLEAR
1. تقویت همکاری

به دلیل تاکید بر ویژگی‌های همکاری، مدل هدف گذاری CLEAR به شما کمک می‌کند تا با تیم خود هماهنگ باشید و به‌طور مؤثری با دیگران کار کنید.

2. تمرکز بر اهداف خاص

با تمرکز بر اهداف محدود و خاص، روش هدف گذاری CLEAR در مقایسه با انواع مدل های هدف گذاری، به شما کمک می‌کند تا از پراکندگی جلوگیری کرده و بر روی اهداف معین تمرکز کنید.

3. ایجاد انگیزه عاطفی

اهداف احساسی به شما کمک می‌کنند تا با انگیزه بیشتری به سمت هدف حرکت کنید و احساس رضایت عمیق‌تری از موفقیت‌های خود داشته باشید.

4. امکان ارزیابی پیشرفت

با توجه به قابلیت تقدیر پیشرفت‌های کوچک، مدل هدف گذاری CLEAR به شما کمک می‌کند تا پیشرفت‌های خود را مشاهده کرده و انگیزه خود را حفظ کنید.

5. انعطاف‌پذیری

امکان تصحیح و بهبود در طول مسیر به شما این امکان را می‌دهد که در صورت نیاز تغییرات لازم را اعمال کنید و به‌طور موثرتری به هدف خود نزدیک شوید.

معایب روش هدف گذاری CLEAR
1. نیاز به همکاری مداوم

برای دستیابی به اهداف همکاری‌محور، ممکن است نیاز به هماهنگی و ارتباط مداوم با دیگران باشد که می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

2. احتمال افت انگیزه

اگر هدف به‌قدری احساسی نباشد که انگیزه شما را به‌طور مستمر حفظ کند، ممکن است در طول زمان انگیزه خود را از دست بدهید.

3. نیاز به ارزیابی مداوم

برای مشاهده پیشرفت‌های کوچک و تقدیر از آنها، نیاز به ارزیابی مداوم و نظارت بر اهداف دارید که ممکن است زمان‌بر باشد.

این مدل از میان انواع مدل های هدف گذاری، به‌ویژه برای اهدافی که نیاز به همکاری تیمی و انعطاف‌پذیری دارند، بسیار مناسب است.

7.  مدل هدف‌ گذاری معکوس (Reverse Goal Setting)

مدل هدف‌ گذاری معکوس (Reverse Goal Setting)

❌ راستش، مقاله کافی نیست!
تا ویدیوی کوتاه زیر پیرامون هدف‌گذاری با تکنیک «نگاه از آینده» رو نبینی، احتمالاً این نکات خوب برات جا نمیفته!

 

هفتمین مدل از انواع مدل های هدف گذاری، هدف گذاری معکوس است. هدف‌گذاری به روش معکوس یک تکنیک مؤثر است که به شما کمک می‌کند تا مسیر دستیابی به هدف خود را با وضوح بیشتری بشناسید.

در این روش، شما ابتدا تصویری از موفقیت نهایی را در ذهن خود ترسیم می‌کنید و سپس مراحل و اقداماتی که برای رسیدن به آن هدف باید انجام دهید را از پایان به آغاز شناسایی می‌کنید.

در مدل هدف گذاری معکوس بر خلاف انواع مدل های هدف گذاری، از نقطه پایان گام به گام به عقب باز می‌گردید تا به نقطه شروع فعلی خود برسید.

جزئیات مراحل روش هدف گذاری معکوس:
1. تعریف هدف نهایی

اولین قدم در این روش، تعیین یک هدف واضح و مشخص است. باید به‌طور دقیق بدانید که چه چیزی می‌خواهید به دست آورید. این هدف می‌تواند در هر حوزه‌ای باشد؛ از شغلی و تحصیلی گرفته تا شخصی و خانوادگی.

2. تصویرسازی موفقیت

سپس باید یک تصویر ذهنی واضح از موفقیت نهایی ایجاد کنید. به این فکر کنید که وقتی به هدف خود رسیدید، وضعیت شما چگونه خواهد بود؟ چه دستاوردهایی دارید؟ چه تأثیری بر زندگی شما و دیگران خواهد داشت؟ با جزییات زیاد.

3. شناسایی گام‌های کلیدی

حال از نقطه پایان به عقب برگردید و گام‌های کلیدی که باید برای رسیدن به هدف بردارید را شناسایی کنید. این گام‌ها می‌توانند شامل مهارت‌هایی که باید یاد بگیرید، منابعی که باید تأمین کنید، یا اقداماتی که باید انجام دهید باشند.

4. زمان‌بندی و ترتیب اقدامات

با مشخص شدن گام‌ها، باید آن‌ها را در یک جدول زمانی قرار دهید. این به شما کمک می‌کند تا بدانید در هر لحظه باید روی چه چیزی تمرکز کنید و چه زمانی به مرحله بعدی بروید.

5. بررسی و تعدیل

در نهایت، مسیر خود را به‌طور منظم بررسی و ارزیابی کنید. ممکن است نیاز باشد تا در طول مسیر، برخی گام‌ها را تعدیل یا تغییر دهید تا بهتر با شرایط جدید هماهنگ شوید.

مثالی ملموس از مدل هدف گذاری معکوس

فرض کنید می‌خواهید در مدت پنج سال یک کسب‌وکار موفق در حوزه فروش آنلاین راه‌اندازی کنید.

1. هدف نهایی:

پنج سال آینده، کسب‌وکار شما باید یکی از برترین فروشگاه‌های آنلاین در حوزه خود باشد، با درآمد قابل توجه و تعداد زیادی مشتری وفادار.

2. تصویرسازی موفقیت:

تصور کنید در پنج سال آینده یک تیم قوی دارید، دفتر کار خود را دارید و درآمد سالانه شما چندین میلیارد تومان است. برند شما به خوبی شناخته شده و مشتریان زیادی دارد.

3. شناسایی گام‌ها:

سال چهارم: افزایش مشتریان و توسعه تیم فروش.

سال سوم: ایجاد وب‌سایت حرفه‌ای و راه‌اندازی کمپین‌های بازاریابی.

سال دوم: تحقیق و توسعه محصولات جدید.

سال اول: شناسایی نیازهای بازار و ایجاد محصولات اولیه.

4. زمان‌بندی:

گام‌های کلیدی را به‌ترتیب اولویت در یک برنامه پنج ساله تنظیم کنید.

5. بررسی و تعدیل:

هر شش ماه یک‌بار برنامه خود را بررسی کنید و در صورت نیاز آن را تنظیم کنید.

مزایای روش هدف گذاری معکوس:

مزایای روش هدف گذاری معکوس

1. وضوح در مسیر

چون مسیر از پایان به آغاز مشخص می‌شود، شما به‌خوبی می‌دانید که چه مراحلی را باید طی کنید.

2. پیش‌بینی موانع

این روش کمک می‌کند تا موانع احتمالی را شناسایی کرده و برای آن‌ها راه‌حل‌های مناسبی بیابید.

3. تمرکز بر نتیجه نهایی

با داشتن یک تصویر واضح از موفقیت نهایی، می‌توانید به‌طور مستمر بر دستیابی به آن تمرکز کنید.

معایب روش هدف گذاری معکوس:
1. نیاز به تصویرسازی دقیق

اگر نتوانید تصویر نهایی را به‌درستی ترسیم کنید، ممکن است مسیر اشتباهی را انتخاب کنید.

2. کمبود انعطاف‌پذیری

تمرکز بر یک نتیجه مشخص می‌تواند شما را به سمت کاهش انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات هدایت کند.

روش هدف‌گذاری معکوس از بین انواع مدل های هدف گذاری، یک ابزار قدرتمند برای دستیابی به اهداف است، به‌خصوص اگر هدف شما بلندمدت و پیچیده باشد.

 

👣 می‌خوای یه قدم جلوتر بری؟
اگه دوست داری یک قدم حرفه‌ای‌تر جلو بری، مقاله «تعریف هدف چیست؟ 🎯 10 نکته طلایی، اشتباهات رایج و مثال‌های کاربردی» رو هم بخون. یه سری نکات کاربردی اونجاست که این پازل رو کامل‌تر می‌کنه.

 

از کدام مدل هدف گذاری استفاده کنیم؟

از کجا بفهمم کدام مدل هدف گذاری برای من مناسب است؟

از کدام مدل هدف گذاری استفاده کنیم

از میان انواع مدل های هدف گذاری، کدام یک را انتخاب کنم؟ احتمالا این سوالی است که بعد از خواندن قسمت‌های قبلی مقاله به ذهنتان رسیده است. انتخاب مدل هدف‌ گذاری مناسب به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ از جمله نوع هدف، مدت‌زمان تحقق هدف، ویژگی‌های شخصی شما و زمینه کاری یا زندگی‌تان. در این بخش به بررسی شرایط و نیازهایی می‌پردازیم که ممکن است شما را به سمت یک مدل خاص هدایت کند.

  1. اهداف شما بلندمدت است یا کوتاه‌مدت؟

اگر اهداف شما کوتاه‌مدت هستند و نیاز به دستاوردهای سریع دارید، مدل SMART مناسب است. این مدل به شما کمک می‌کند اهداف مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دسترسی، مرتبط، و زمان‌بندی شده‌ای داشته باشید.

برای اهداف بلندمدت و دورنمای بزرگ، مدل BHAG یا مدل OKR و یا روش هدف گذاری معکوس، گزینه‌های بهتری هستند. این مدل‌های هدف گذاری، برای تعریف چشم‌اندازهای بزرگ و تعیین معیارهای پیشرفت مفیدند.

  1. به دنبال انگیزه درونی هستید یا به دنبال تغییرات سریع؟

اگر به انگیزه درونی و رضایت شخصی از فرآیند هدف‌ گذاری علاقه‌مند هستید، مدل HARD بهترین گزینه‌ها است.

این مدل‌ هدف گذاری، بر اصول و ارزش‌های فردی شما تمرکز دارد و به شما کمک می‌کند اهدافی را دنبال کنید که به شما احساس معنا و رضایت می‌دهند.

اگر به دنبال تغییرات سریع و دستاوردهای مشخص هستید، مدل هدف گذاری معکوس یا مدل OKR می‌تواند کارآمد باشد.

  1. آیا نیاز به تطبیق‌پذیری و انعطاف دارید؟

اگر نیاز به انعطاف‌پذیری و قابلیت تنظیم اهداف دارید، مدل CLEAR مناسب است. این مدل به شما اجازه می‌دهد تا اهداف خود را بر اساس شرایط متغیر تنظیم کنید.

و در نهایت، در صورتی که به یک ساختار دقیق و ثابت نیاز دارید، مدل SMART یا مدل WOOP را انتخاب کنید.

بهترین مدل هدف گذاری کدام است؟

بهترین مدل هدف گذاری

سوال احتمالی بعدی شما: از میان انواع مدل های هدف گذاری، بهترین کدام است؟ در پاسخ می‌توان گفت که بهترین مدل هدف‌گذاری برای هر فرد و هر موقعیت متفاوت است و بسته به شرایط و نیازهای شما تعیین می‌شود. در ادامه، به بررسی چندین شرایط مختلف و مدل‌های مناسب برای هر یک می‌پردازیم:

اگر شما یک کارآفرین هستید و به دنبال رشد کسب‌وکار خود هستید:

  • اگر به یک چشم‌انداز بلندمدت و اهداف جاه‌طلبانه نیاز دارید، آنگاه مدل BHAG یا OKR را انتخاب کنید.
  • اگر به دستاوردهای کوتاه‌مدت برای پیشرفت مستمر نیاز دارید، آنگاه مدل SMART را انتخاب کنید.

اگر شما فردی هستید که به دنبال تعادل بین کار و زندگی شخصی‌تان هستید:

  • اگر می‌خواهید اهداف‌تان با ارزش‌های شخصی‌تان همخوانی داشته باشد، آنگاه مدل HARD را انتخاب کنید.
  • اگر به دنبال رسیدن به اهداف خاص و سنجش‌پذیر هستید، آنگاه مدل SMART یا WOOP را انتخاب کنید.

اگر شما تیمی را مدیریت می‌کنید و به دنبال دستیابی به نتایج مشخص و قابل اندازه‌گیری هستید:

  • اگر به تعامل و همکاری درون تیم نیاز دارید، آنگاه مدل CLEAR را انتخاب کنید.
  • اگر به اهدافی نیاز دارید که بتوانند کل تیم را به سمت یک نتیجه خاص هدایت کنند، آنگاه مدل OKR را انتخاب کنید.

جمع‌بندی پیرامون بهترین روش هدف گذاری

در نهایت، انتخاب بهترین روش هدف‌گذاری بستگی به ویژگی‌های فردی، نیازها، و شرایط شما دارد. بهتر است قبل از انتخاب هر مدلی، زمان بگذارید و نیازها و ارزش‌های خود را به‌دقت بررسی کنید تا بهترین مدل را برای خود انتخاب کنید.

 

🧠 عمیق‌تر شوید:
توصیه می‌کنیم که حال تا این قسمت را مطالعه کردید، حتما مقاله بسیار جامع و کامل «آموزش هدف‌ گذاری 🎯 چگونه هدف‌ گذاری کنیم؟ + [دوره آموزشی رایگان]» که مرتبط به همین موضوع و کامل‌ترین مقاله آموزشی هدف گذاری در وب فارسی است را مطالعه کنید.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری پیرامون انواع مدل های هدف گذاری

در این مقاله، به بررسی انواع مدل های هدف گذاری پرداختیم؛ از مدل‌های کلاسیکی مانند SMART و OKR گرفته تا مدل‌های جدیدتر مانند WOOP، BHAG و CLEAR.

هر یک از این مدل‌ها دارای مزایا و معایب خاص خود هستند و بسته به نیازها، شرایط و نوع اهداف شما می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند.

در نهایت، بهترین مدل هدف‌گذاری آن مدلی است که با شخصیت، اهداف و شرایط فعلی شما بیشترین تطابق را داشته باشد. انتخاب درست مدل هدف‌گذاری می‌تواند مسیر دستیابی به اهداف شما را هموارتر و موثرتر کند. موفق باشید.


علی مددی کاهکش


 

علی مددی

علی مددی

نویسنده این مقاله | مدرس و مشاور توسعه فردی | بنیان‌گذار «زیر صفر»

سلام! من علی مددی‌ام؛ همون آدمی که عاشق اینه کمک کنه بقیه از اهمال‌کاری و بی‌برنامگی خلاص بشن و زندگی‌شون رو دست خودشون بگیرن. نویسنده کتاب «۵ راز انسان‌های فوق‌موفق» (مشاهده در کتابخانه ملی) و «مهندسی اهمال‌کاری» هستم و مدرک روان‌شناسی مثبت و کوچینگ رو هم از کانادا گرفتم (مشاهده مرکز آموزشی).
از سال ۹۵ تا الان با صدها نفر کار کردم و از نزدیک دیدم که وقتی برنامه‌ریزی، عملگرایی و دیسیپلین وارد زندگی میشه، چطور همه‌چیز زیر و رو میشه. هر چیزی که اینجا تو «زیر صفر» می‌خونی یا یاد می‌گیری، هم پشتوانه علمی داره، هم از دل تجربه‌های واقعی خودم و شاگردام اومده. خلاصه بگم… اینجا قراره یاد بگیری و همون روز هم بتونی اجراش کنی! 🚀

2 پاسخ

  1. با سلام خیلی عالی و جامع بود تشکر از حسن سلیقه و یادآوری تمام موارد که یک شخص برای هدف گزاری کمک می کند.

💬 نظرت رو همین‌جا بنویس

✍️ حرف دلت رو بنویس…

سوالی داری؟ یه چالش خاص توی ذهنته؟ یه تجربه شخصی یا حتی یه نکته کوچیک؟
همین پایین کامنت بذار — من، علی مددی، قول می‌دم خودم شخصاً توی کمتر از ۲۴ ساعت جواب بدم. بدون کلیشه، بدون ربات، خودِ منم!

💛 و یه هدیه ویژه هم داریم:
هر هفته بین کامنت‌هایی که با وقت و فکر گذاشته شدن، یکی رو انتخاب می‌کنم و یه مشاوره رایگان کوتاه بهش هدیه می‌دم. شاید این بار نوبت تو باشه 😉

آموزش‌های پیشنهادی ما:

یادگیری «هدف‌گذاری» را ادامه دهید:

حالا نوبت توست!

🎯 خسته شدی از هدف‌گذاری‌هایی که فقط روی کاغذ موندن؟! یا هدف‌هایی که نصفه‌نیمه شروع شدن و بعدش ول شدن؟!

وقتشه یه بار برای همیشه یاد بگیری چطور واقعاً به هدف‌هات برسی.

این ۳ پیشنهاد، مخصوص توئه که به‌جای خیال‌پردازی، دنبال رسیدنی:

این یه چالش روزانه‌ست برای ساختن عادت هدف‌گذاری درست؛ نه فقط تعیین هدف، بلکه رسیدن بهش، واقعی!

توی فقط ۵ روز، با راهکارهای علمی و تست‌شده، حرکت رو شروع می‌کنی. دنبال نتایجی؟ از همین‌جا شروع کن!

📘 اگه دنبال یه نقشه جمع‌وجور و واقعی برای رسیدن به هدف‌هات هستی، کتاب «۵ راز انسان‌های فوق‌موفق» یه شروع بی‌نقصه!

نسخه چاپی این کتاب (به ارزش 219000 تومان) رو با ۱۰۰٪ تخفیف (فقط هزینه پست) دریافت کن و با ذهنیت آدم‌هایی آشنا شو که هدف رو به نتیجه تبدیل کردن!

🎯 اگه حس می‌کنی بین تو و رسیدن به هدف‌هات یه دیوار نامرئی هست، شاید فقط لازمه کسی کمک کنه مسیرت رو واضح‌تر ببینی.
توی مشاوره VIP هدف‌گذاری، من بهت کمک می‌کنم از سردرگمی به شفافیت برسی و یه نقشه سه‌ماهه برای رسیدن به اهداف یک‌ساله‌ت بچینیم.

در 5 روز احتمال رسیدن به اهدافت رو 2 برابر کن!

چالش 5 روزه رایگان و اختصاصی برای اعضای کانال تلگرام.

بدون حرف‌های زرد زرد انگیزشی!

با پروکسی یا VPN روشن کلیک کن: